شیوههای تغییر رفتار به اشکال مختلف ارائه میشوند که هر کدام بر جنبهای از رفتار انسان تاکید دارند. از آنجا که تغییر رفتار به رفتار و تغییر آن توجه دارد، شایسته است که بحث خود را با رفتار شروع کنیم.
ویژگی هایی که بر اساس آن رفتار تعریف می شود
- آنچه که افراد انجام میدهند یا بیان مینمایند رفتار نام دارد.
- رفتار قابل اندازه گیری است.
- رفتار قابل مشاهده و ثبت است.
- رفتار بر محیط تاثیر می گذارد.
- رفتار پدیده ای قانونمند است.
- رفتار اشکار یا پنهان است.
مثلا وقتی می گوییم “سارا خشمگین است” یک نامگذاری رفتار است نه شناسایی رفتار. درحالی که اگر بتوانید آنچه را که فرد هنگامیکه خشمگین است بیان میکند و یا انجام میدهد، شناسایی کنید، آنگاه رفتار را تعریف کردهاید.
برای مثال: “سارا سر برادرش فریاد کشید، به اتاقش رفت و در را محکم به هم کوبید”. این مورد توصیف رفتاری است که ممکن است خشم نامگذاری شود.
توجه: بسیاری از رفتار ها را نمی توان به معلولیت فرد نسبت داد. مثلا به غلط گفته می شود کودک درخود مانده به خاطر نوع معلولیتش رفتارهایی چون: جیغ زدن، به خود آسیب زدن و امتناع از انجام دستورها را از خود بروز می دهد.
تعریف تغییر رفتار
تغییر رفتار حوزهای از روانشناسی است که به تحلیل و تغییر رفتار انسانی میپردازد.
متخصصان از شیوههای تغییر رفتار برای کمک به افراد، برای تغییر رفتارهای اجتماعی معنادار، با هدف بهبود بخشیدن به برخی جنبههای زندگی آنها استفاده میکنند.
موارد استفاده از شیوههای تغییر رفتار
به طور خلاصه، شیوههای تغییر رفتاردر زمینههای زیر قابل استفاده میباشند:
- ناتوانی های تحولی
- بیماریهای روانی
- آموزش و آموزش ویژه
- توانبخشی
- روانشناسی جامعه
- روانشناسی بالینی
- تجارت و صنعت
- اداره خود
- اداره رفتار کودک
- پیشگیری
- و….
تغییر رفتار به دو شیوه کلی انجام پذیر است:
- ایجاد و افزایش رفتارهای مطلوب
- کاهش رفتارهای نامطلوب
تعریف رفتار مطلوب
شما باید به روشنی رفتار مطلوبی را که قصد دارید تا با استفاده از تقویت افتراقی افزایش دهید شناسایی و تعریف کنید. تعریف واضح رفتار به شما کمک میکند تا مطمئن شوید که رفتار بدرستی تقویت شده است و نیز به شما اجازه میدهد تا برای تعیین موفقیت آمیز بودن درمان، رفتار را ثبت کنید.
شیوههای ایجاد و افزایش رفتارهای مطلوب
یک: تقویت افتراقی
تقویت افتراقی عبارتست از کاربرد تقویت و خاموشی به منظور افزایش وقوع رفتار هدف مطلوب و کاهش وقوع رفتارهایی که در رفتار هدف تداخل ایجاد میکنند.
بنابراین تقویت افتراقی شامل ترکیبی است از:
- تقویت رفتارهای مطلوب
- کاهش رفتار های نا مطلوب
مثالی برای تقویت افتراقی: دانش اموزی که مدام از همه چیز و همه کس شکایت می کند، اگر مورد توجه ناظم خود قرار گیرد، این رفتار خود را با تکرار بیشتری انجام می دهد.
راه درمان: ناظم هر وقت او را می بیند، به او چیز مثبتی بگوید. هر وقت او چیز مثبتی می گوید، ناظم کار خود را رها کرده به او لبخند بزند و به حرف او گوش دهد. هر وقت دانش اموز شکایت کرد ناظم هیچ اعتنایی نکند در همین حال اگر وی از شکایت منصرف شد و چیز مثبتی گفت او را مورد توجه قرار دهد.
مثال برای تقویت منفی افتراق: دانش اموز در خود مانده ای که به محض درخواست معلم مبنی بر انجام تکلیف کلاسی پرخاشگری می نمود و معلم بعنوان تنبیه او را در گوشه ای از اتاق جدا از سایرین رها می کرد (این عمل چند بار در روز تکرار می شد.)
راه درمان: از آنجا که فرار از انجام تکالیف کلاسی تقویت کننده ای در مورد پرخاشگری ها بود، از این پس بعد از انجام دادن یک تکلیف کوتاه به دانش اموز اجازه داده می شود جدا از بقیه بنشیند در غیر اینصورت این چنین اجازه ای به او داده نمی شود.
دو: شکل دهی
تعریف شکل دهی: گسترش رفتار هدف به صورت تقریب های متوالی که فرد در حال حاضر بروز نمی دهد. بطور مثال گسترش زبان دارای مراحل: غان و غون – صوت کلمه – کلمات ناقص – کلمه ی کامل – چند کلمه – جمله
مثال برای شکل دهی: راضی نمودن بیماری که جراحی مفصل داشته و برای مستقل راه رفتن لازم است از واکر استفاده کند ولی تن به این کار نمی دهد.
راه درمان: زمانی که بیمار با صندلی چرخدارش وارد اتاق درمان شد به گرمی مورد استقبال درمانگر قرار گرفت. در نتیجه رفتن به اتاق درمان تقویت شد. چند جلسه بعد درمانگر از بیمار خواست به مدت یک ثانیه بین دو میله ی موازی بایستد، قبل از اینکه پیامی داشته باشد و بیمار این کار را انجام داد، درمانگر مدت را تا پانزده ثانیه برای روز بعد افزایش داد. او نیز این عمل را قبل از دریافت پیام انجام داد. در روز های بعد چند قدم راه رفتن بین میله های موازی را نیز به برنامه اضافه نمودند. در نهایت بیمار به طور مستقل با کمک واکر خود راه افتاد.
سه: آموزش مهارتهای رفتاری
در این روش از 4 شیوه: الگودهی، آموزش، تمرین و پسخوراند استفاده می شود تا به فرد در کسب مهارت های مفید (اجتماعی یا مرتبط با شغل) کمک شود.
مثال برای شیوه های آموزش مهارتهای رفتاری: پیشگیری از آدم ربایی به کودکان پیش دبستانی (پاسخ دادن به بزرگسالانی که سعی می کنند کودکان را فریب دهند)
نمایش: بزرگسالی به سمت کودک در حال بازی می رود. به او می گوید: سلام با من بیا تا اسباب بازی که در اتومبیلم دارم را به تو بدهم.
مهارتی که کودک می آموزد این است که: نه باید از معلم خود سؤال کنم. بعد از این پاسخ مربی کودک را تحسین می کند و آنها این رفتار را تمرین می کنند.
تعریف رفتارهای نامطلوب
شما همچنین باید به روشنی رفتارهای نامطلوبی را که قصد دارید با استفاده از تقویت افتراقی کاهش دهید تعریف کنید. تعریف دقیق رفتار نامطلوب به شما کمک میکند تا هنگام وقوع رفتار نا مطلوب از تقویت استفاده نکنید. همچنین به شما اجازه میدهد تا برای تعیین اینکه آیا رفتارهای نامطلوب به دنبال استفاده از تقویت افتراقی کاهش مییابند، آنها را ثبت کنید
شیوه های کاهش رفتارهای نامطلوب
یک: تقویت افتراقی
مثال: مکیدن انگشت شست کودکان هنگام خواب: کودکی که هنگام خواب دوست دارد برای او کتاب بخوانند، هر زمان که شست خود را می مکد خواندن داستان قطع می شود و زمانی که مکیدنی در کار نبود خواندن داستان ادامه می یافت. از انجا که تقویت مشروط به ترک مکیدن شست بود مدت زمانی که او تا ترک کامل، شست خود را نمی مکید افزایش یافت.
دو: تنبیه (محروم کردن و جریمه کردن)
مثال: دانش اموزی که در کلاس هنر کارهای عملی دیگران را خراب می کند. معلم بعد از مشاهده این رفتار بازوی او را گرفته جدای از بقیه ی بچه ها در گوشه اتاق به او می گوید: حالا که کار دیگران را خراب می کنی نمی توانی همراه انها بازی کنی پس ساکت بنشین. 2 دقیقه بعد معلم او را صدا زده اجازه می دهد با دیگران بازی کند در این مدت اگر او بدون مشکل بود معلم او را تحسین می کند.
سه: تنبیه مثبت
مثال: یک خواهر و برادر مکرر با هم دعوا می کردند. والدین با گوشزد نمودن به انها هشدار دادند کوچکترین برخورد انها با هم به قیمت از دست دادن مقدار مشخصی از پول تو جیبی هفتگی انها می باشد. بر همین اساس هر بار دعوا را یادداشت کرده به ان دو می گفتند که جریمه شده اند ضمنا اگر اشتی می کردند انها را تحسین می نمودند. ظرف چند هفته از دعواهای انها بشدت کاسته شد.
مثالی دیگر: دانش اموز به دلیل اینکه تکالیفش را سریع انجام می دهد، اشتباهات املایی زیادی دارد. معلم با مشاهده این رفتار هر کلمه غلط را علامت زده و از دانش اموز می خواهد از هر کلمه تصحیح شده 10 مرتبه بنویسد. چون این یک فعالیت ازار دهنده است. در تکالیف بعدی غلط املایی را کاهش می دهد.
تنبیه بدنی ممنوع!
سایر شیوه های تغییر رفتار
- معکوس کردن عادت: رفتار های عادتی تاثیری بر افراد اجتماع ندارد و فقط فرد مشکل دار را درگیر می کند. درمان این مشکل با راهنمایی درمانگر و فقط توسط خود بیمار میسر است.
- مثال:رفع مشکل ناخن جوید
- قبل از شروع عادت فرد یا دستهای خود را به مدت 2 تا 3 دقیقه در هم گره بزند یا مدادی را در دستان خود بگیرد.
- قراردادهای رفتاری: توافقی کتبی بین طرفین است که طی ان یک یا هر دو طرف برای انجام رفتار یا رفتارهای هدف متعهد می شوند.
- مثال: ناراحتی خانواده از ولگردی فرزندشان و ناراحتی فرزند از غرولند های خانواده
- کاهش ترس و اضطراب: شیوه های کاهش ترس و اضطراب بر اساس اصول شرطی شدن کنشی و پاسخگر بنا نهاده شده است.
- مثال: ترس از کنفرانس دادن در کلاس
- راه درمان: تمرین تنش زدایی همراه با تمرین سخنرانی در حضور یک یا دو یا سه نفر
- تغییر رفتار شناختی: رفتار شناختی همان افکار ماست که پنهان است.
- مثال: فرد گروهی را که در حال صحبت می بیند فکر می کند انها درباره او صحبت می کنند که ممکن است خشم وی را به همراه داشته باشد.
- راه درمان: تغییر الگوی فکری
- اداره ی خود: استفاده از شیوه های تغییر رفتار برای تغییر رفتار خود
- مثال: فردی تصمیم می گیرد ورزش کردن روزانه ی خود را که مدتی است به خاطر مشغله های زندگی کنار گذاشته از سر بگیرد.
- راه درمان: برنامه ریزی
و سرانجام به خاطر داشته باشیم:
همه ی اصول تغییر رفتار برای همه ی کودکان مؤثر واقع می شوند.
74 دیدگاه. پیغام بگذارید
از لحظهای که این نوشته را شروع به خواندن کردم، تا انتها جذب اطلاعات دقیق و مفیدی شدم که ارائه داده بودید. خیلی از سوالهایی که مدتها ذهنم را درگیر کرده بود، به بهترین شکل ممکن پاسخ داده شد. این سبک از ارائه اطلاعات خیلی الهامبخش است.
این محتوا به من کمک کرد تا نگاه جدیدی به روابط و تعاملاتم با دیگران داشته باشم. نکتهای که در مورد تأثیر محیط بر استعدادها بیان کرده بودید، بسیار آموزنده بود.
این محتوا به من کمک کرد تا مسیر روشنی برای آیندهام پیدا کنم. حس میکنم حالا با اطلاعات بیشتری میتوانم تصمیمات بهتری بگیرم.
این نوشته نشان داد که چطور میتوان با تمرکز بر نقاط قوت، به موفقیتهای بزرگتری دست یافت.
یکی از بخشهای این مطلب که برای من خیلی الهامبخش بود، توضیحات مربوط به ارتباط بین علاقه و استعداد بود. همیشه فکر میکردم اگر در کاری علاقه نداشته باشم، به این معنی است که استعدادش را هم ندارم. اما با خواندن این بخش متوجه شدم که گاهی علاقه میتواند از تلاش و تجربه به وجود بیاید و نباید بهسرعت در مورد تواناییهایم قضاوت کنم. این دیدگاه به من کمک کرد تا به برخی از کارهایی که قبلاً از آنها صرفنظر کرده بودم، دوباره فکر کنم و حتی برنامهریزی جدیدی برایشان داشته باشم.
خواندن این نوشتهها باعث شد احساس کنم میتوانم هر چیزی را که بخواهم به دست بیاورم.
قبلاً بارها درباره استعدادیابی شنیده بودم، اما این متن نگاه عمیقتر و دقیقتری به این موضوع داشت. جالب بود که حتی به موضوعات جانبی مثل نقش محیط در رشد تواناییها هم اشاره کرده بودید. همه اینها باعث شد علاقهمند شوم سایر محتوای شما را هم مطالعه کنم.
این محتوا یکی از بهترین چیزهایی بود که اخیراً خواندهام. روشهای پیشنهادی شما برای شناسایی استعدادها واقعاً هوشمندانه و کاربردی هستند.
این نوشته باعث شد نگاه متفاوتی به گذشته و انتخابهایم داشته باشم. حالا متوجه شدهام که چطور میتوانم از تجربیاتم برای بهتر کردن آینده استفاده کنم.
محتوای شما نه تنها علمی بود، بلکه حس امید و انگیزه زیادی هم در من ایجاد کرد.
مطالب این نوشته باعث شد که دوباره به زندگی و تصمیماتی که گرفتهام فکر کنم و متوجه شوم که هنوز فرصتهای زیادی برای رشد و پیشرفت دارم. توضیحاتی که درباره نحوه شناسایی استعدادهای پنهان ارائه شده بود، برای من بسیار جذاب و کاربردی بودند. حالا احساس میکنم که میتوانم از این اطلاعات برای بهتر کردن زندگیام استفاده کنم و حتی به دیگران هم کمک کنم که مسیر درستی پیدا کنند.
از زمانی که این نوشته را خواندم، تصمیم گرفتم بیشتر روی نقاط قوت خودم تمرکز کنم. توضیحات شما مثل یک راهنما برای من عمل کرد.
خواندن این نوشتهها برای من بسیار الهامبخش بود و حس کردم حالا بهتر میتوانم به اهدافم نزدیک شوم.
چیزی که این نوشته را خاص میکند، تأکید بر جنبههای انسانی و واقعی زندگی است.
این نوشته برای من فراتر از یک مطلب ساده بود. هر بخش از آن مثل یک مشاوره شخصی عمل کرد و به من کمک کرد که بهتر بتوانم روی تواناییها و اهدافم تمرکز کنم. چیزی که من را بیشتر از همه جذب کرد، توضیحاتی بود که درباره تعامل بین علاقه، استعداد و تلاش ارائه شده بود. این موضوع به من نشان داد که چطور میتوانم از علاقههایم به عنوان یک ابزار برای رشد استعدادهایم استفاده کنم و حتی چیزهایی که به نظر دستنیافتنی میآمدند را به دست بیاورم.
این نوشته کمک بزرگی به من کرد تا بفهمم چطور میتوانم از تواناییهایم در مسیر درستی استفاده کنم. از شما بابت زحماتتان بسیار سپاسگزارم.
مطالعه این نوشته به من نشان داد که موفقیت فقط به استعداد ذاتی محدود نمیشود. خیلی از اوقات، ما استعدادهایی داریم که به دلیل شرایط محیطی، تربیتی یا حتی ترسهای درونی نادیده گرفته میشوند. اما توضیحات شما درباره چگونگی شناسایی این استعدادها و رشد آنها، دیدگاه کاملاً جدیدی به من داد. مثالهایی که آورده بودید، بسیار ملموس و قابل درک بودند و باعث شدند راحتتر بتوانم این مفاهیم را به زندگی خودم تعمیم بدهم.
اطلاعاتی که ارائه داده بودید، نه تنها جدید بودند، بلکه به شکلی ارائه شده بودند که برایم بسیار الهامبخش بودند.
این محتوا مثل یک چراغ روشن برای من بود که مسیر تاریک و نامشخصی را که مدتها در آن قدم میزدم، روشن کرد. همیشه فکر میکردم تواناییهایم محدود هستند و نمیتوانم به چیزهای جدیدی که آرزو داشتم، برسم. اما توضیحات شما درباره اهمیت تمرکز بر رشد فردی و ترکیب آن با شناسایی استعدادها، به من نشان داد که چطور میتوانم نقاط ضعفم را به نقاط قوت تبدیل کنم. این نوشته نه تنها برایم کاربردی بود، بلکه حس خوبی از امید و انگیزه را هم در من ایجاد کرد.
خواندن این نوشتهها باعث شد احساس کنم میتوانم هر چیزی را که بخواهم به دست بیاورم.
خواندن این نوشتهها برای من بسیار الهامبخش بود و حس کردم حالا بهتر میتوانم به اهدافم نزدیک شوم.
این محتوا به من یاد داد که چطور از اشتباهات گذشتهام برای پیشرفت در آینده استفاده کنم. همیشه فکر میکردم اشتباهات و شکستها نشانه ضعف هستند، اما توضیحات شما در مورد این که چگونه میتوانیم از هر تجربهای برای رشد استفاده کنیم، نگاه جدیدی به من داد. یکی از نکاتی که بسیار به من کمک کرد، بخشهایی بود که درباره شناسایی فرصتها و چگونگی استفاده از آنها برای شکوفایی استعدادها صحبت کرده بودید. این موضوع باعث شد به موقعیتهایی که قبلاً نادیده گرفته بودم، دوباره فکر کنم.
این محتوا به قدری جذاب و مفید بود که تصمیم گرفتم آن را چند بار مطالعه کنم.
این محتوا به من یاد داد که چگونه باید بین علایق و تواناییهایم تعادل برقرار کنم. همیشه فکر میکردم که اگر به چیزی علاقه دارم، پس باید در آن هم استعداد داشته باشم. اما توضیحات شما نشان داد که علاقه و استعداد همیشه یکسان نیستند و گاهی یکی از آنها میتواند باعث رشد دیگری شود. این دیدگاه باعث شد نگاه متفاوتتری به برنامههای زندگیام داشته باشم و به چیزهایی که قبلاً نادیده گرفته بودم، توجه بیشتری کنم.
این محتوا برای من مثل یک نقشه راه عمل کرد و کمک کرد که بهتر بتوانم مسیر زندگیام را شناسایی کنم. توضیحاتی که درباره تأثیر محیط و تربیت بر رشد تواناییها داده شده بود، برای من بسیار جالب و آموزنده بود. حالا احساس میکنم که بهتر میتوانم مسیر زندگیام را برنامهریزی کنم و حتی در روابط خانوادگی و دوستانهام تغییرات مثبتی ایجاد کنم تا بتوانم در محیطی رشد کنم که به من کمک کند.